راستینراستین، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

حرف هایی برای فردا

مادرانه - پدرانه

مادر که می شوی تمام زندگیت مشود دعا و التماس و خواهش از خدا برای سلامتی و عاقبت به خیر شدن فرزندت مادر که می شوی غم و اندوه و شادی ات رنگ دیگری میگیرد و همه اینها گره می خورد به حال فرزندت مادر که می شوی صبور می شوی و با حوصله . انگار نه انگار که تا همین دیروز بی حوصله ترین آدم روی زمین بودی مادر که می شوی خوابت با خواب فرزندت تنظیم می شود انگار نه انگار که تا دیروز خوابت از خواب زمستانی خرس ها هم سنگین تر بود مادر که می شوی ذوق زده ترین انسان دنیا می شوی با هر کار عادی فرزندت مادر که می شوی نگاهت هم مادرانه می شود . عمیق ، دقیق ، عاشق و اشکبار مادر که می شوی بزرگ می شوی ، یاد میگیری واسه خاطر بچه ات...
17 آذر 1392

بدون عنوان

راستین گلم ، سلام پسرم دیروز خیلی خیلی روز خوبی بود مامان جون، با خاله حدیث رفتیم برات سیسمونی خریدیم . کلی چیزای خوشگل و ناز که برای هر کدومشون کلی ذوق کردم . از فرش اتاقت و مینی واش (کهنه شور ) تا کلی لباس و وسایل مورد نیازت . بعدا عکساشون و میذارم که داشته باشی . شب بابا حسن اومد خونه مامانی و آخر شب همه رو آوردیم خونه و با دوباره با بابا حسن دیدیم و کلی بهت ذوق کردیم . مبارکت باشه عزیز دلم. ایشالا به سلامتی استفاده کنی مامان جون.روز  قبلشم با بابا حسنت رفتیم دلاوران که برات مدل تخت و کمد ببینیم . بعدا از همشون عکس میگیرم و برات میذارم عزیزم.        
5 آذر 1392
1